شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود