وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم