ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
آن روز با لبخند تا خورشید رفتی
امروز با لبخند برگشتی برادر
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
گفتم سر آن شانه گذارم سر خود را
پنهان کنم از چشم تو چشم تر خود را
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
پرنده کوچ نکردهست زیر باران است
اگرچه سنگ ببارد وگرچه طوفان است