ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
چون بر او خصم قسم خوردۀ دین راه گرفت
بانگ برداشت، مؤذّن كه: خدا! ماه گرفت
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت
در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت