آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود