شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود