آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
چه سفرهای، چه كرمخانهای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی