دی بود و درد بود و زمستان ادامه داشت
آن سوی پنجره تب طوفان ادامه داشت
ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
عشق بیپرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
ز آه سینۀ سوزان ترانه میسازم
چو نی ز مایۀ جان این فسانه میسازم
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام