عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده