ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام