ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم