هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم