وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟