خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...