خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
تا گلو گریه کند، بُغض فراهم شده است
چشمها بس که مُطَهَّر شده، زمزم شده است
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است