اراده کن که جهانی به شوق راه بیفتد
به سینۀ همه، آن شور دلبخواه بیفتد
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد
حریفی پاکباز و امتحان پسداده میخواهد
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی
با پرچم سیاه به همراه هیأتی
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
بگو چه بود اگر خواب یا خیال نبود؟!
که روح سرکش من در زمان حال نبود
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را