یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم