هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست