پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است
مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است