ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
ای یکهسوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه میکرد؟
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام