نسل حماسه، وارثان کربلا هستیم
نسلی که میگویند پایان یافت، ما هستیم
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم
دوباره زلف تو افتاد دست شانۀ من
طنین نام تو شد شعر عاشقانۀ من
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی