ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
پیراهن سپید ستاره سیاه بود
تابوت شب روان و بر آن نعش ماه بود
پشت غزل شکست و قلم شد عصای او
هر جا که رفت، رفت قلم پا به پای او...
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد