ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟