رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
آهنگ سفر کرد به فرمان حسین
در کوچۀ کوفه شد غزلخوان حسین
سخت است چنان داغ عزیزان به جگرها
کز هیبت آن میشکند کوه، کمرها
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
برخیز و کفن بپوش سر تا پا را
تا گریه کنند آن قد و بالا را