یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم