این اشکها به پای شما آتشم زدند
شکر خدا برای شما آتشم زدند
مولای ما نمونۀ دیگر نداشتهست
اعجاز خلقت است و برابر نداشتهست
همسایه، سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
یکدم سپر شوند برای برادرش
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز