رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد