عمریست انتظار تو ای ماه میکشم
در انتظار مهر رخت آه میکشم
صبحی دگر میآید ای شب زندهداران
از قلههای پر غبار روزگاران
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
ما را دلیست چون تن لرزان بیدها
ای سرو قد! بیا و بیاور نویدها
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
یکی از همین روزها، ناگهان
تو میآیی از نور، از آسمان