چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی