چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد