آیینۀ وحی و آیت بیداریست
کارش همه دلنوازی و دلداریست
دل در حرم تو خویش را گم کردهست
یعنی عوض گریه تبسم کردهست
زیبایی چشمهسار در چشمش بود
دلتنگی و انتظار در چشمش بود
شوریدهسری مسافری دلخسته
مانند نماز خود، شکسته بسته...
دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد
مفتاح اجابت دعایش، خواندند
سرچشمۀ رحمت خدایش، خواندند
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بیمحابا ایستاده؟
آتش چقدر رنگ پریدهست در تنور
امشب مگر سپیده دمیدهست در تنور؟
جز در غم عشق سینه را چاک مکن
دل خوش به کسی در سفر خاک مکن
آگه چو شد از حالت بیماری او
دامن به کمر بست پیِ یاری او
زانروز که سوخت از عطش کام حسین
گوش دل عالم است و پیغام حسین