پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت