نسل حماسه، وارثان کربلا هستیم
نسلی که میگویند پایان یافت، ما هستیم
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم
دوباره زلف تو افتاد دست شانۀ من
طنین نام تو شد شعر عاشقانۀ من
کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت