خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم