تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست