رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است