رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم