رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
دستی كه طرح چشم تو را مست میكشید
صد آسمان ستاره از آن دست میكشید
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست