خاکیان را از فلک، امید آسایش خطاست
آسمان با این جلالت، گوی چوگان قضاست
چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چهکار کرد حسین
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری