ای به چشمت آسمان مهر، تا جان داشتی
ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی
چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست