چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
ای یکهسوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه میکرد؟
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست