بهار، فرصت سبزی برای دیدار است
بهار، فرصت دیدارهای بسیار است
کتاب بود و به روی جهانیان وا بود
جواب هرچه نمیدانمِ جدلها بود
سلام بر تو کتاب ای که آفتاب تویی
گرانترین و گرامیترین کتاب تویی
بهار پنجرۀ رؤیت خداوند است
بهار فصل صمیمیت خداوند است
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
به کودکان و زنان احترام میفرمود
به احترام فقیران قیام میفرمود
تو را به جان عزیزت قسم بیا برویم
بیا و در گذر این وقت شب کجا برویم؟
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او
کدام بیت مرا میبرد به خانهٔ او
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینهای که شب پیش صبح صادق داشت