مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود
سالهایی که در آن روح خدا با ما بود
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی
گرچه سوز همه از آتش هجران تو بود
رمز آزادی توحید به زندان تو بود
تیره شد آینهٔ صبحِ درخشان بیتو
تار شد مشرق روحانی ایمان بیتو...
راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود
اگر آن دیدهٔ بر ما نگران تو نبود
خرقهپوشان به وجود تو مباهات کنند
ذکر خیر تو در آن سوی سماوات کنند