روز تشییع پیکر پاکش
همه جا غرق در تلاطم بود
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینۀ شکستهدلان
غصه آوردهام، غم آوردم
باز شرمندهام کم آوردم
دم به دم تا همیشه قلب پدر
با نفسهای تو هماهنگ است
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است