صدای به هم خوردن بال و پر بود
گمانم که جبریل آن دور و بر بود
ای حضرت خورشید بلاگردانت
ای ماه و ستاره عاشق و حیرانت
یاعلی گفت با تمام وجود تا همهعمر با علی باشد
با علی باشد و طنین دلش دمبهدم ذکر یاعلی باشد
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
اجل چون سایهای دور و برش بود
و شمشیر بلا روی سرش بود
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
میرسد قصه به آن جا که علی دل تنگ است
میفروشد زرهی را که رفیق جنگ است
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
ماه هر شب تا سحر محو تماشای علیست
تازه در این خانه زهرا ماه شبهای علیست
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است