آه ای مدینه، شهر رسول امین سلام
مادر سلام، عطر گل یاسمین سلام
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
وَ قالت بنتُ خَیرِالمُرسَلینا
بِحُزنٍ اُنظُرینا یا مدینا
در شهر شلوغ، خلوتی پیدا کن
در خلوت خود قیامتی برپا کن
هرکه میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد
غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ
پر بود تمام معرکه از نیرنگ
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهٔ مات بده
با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی