هم تو هستی مقابل چشمم
هم غمت کرده دل به دل منزل
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینۀ شکستهدلان
غصه آوردهام، غم آوردم
باز شرمندهام کم آوردم
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است