چگونه جمع کند پارههای جانش را؟
به خیمهها برساند تن جوانش را
الا که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سِیْر و شتاب از تو گرفت
حسین آمد و آزاد از یزیدت كرد
خلاص از قفس وعده و وعیدت كرد
فروغ چهرۀ خوبان، شعاع طلعت توست
کمال حُسن تو، مدیون این ملاحت توست