آفتابی شدی و چشمانت
آسمان آسمان درخشیدند
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
دختری ماند مثل گل ز حسین
چهرهاش داغ باغ نسرین بود
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
تو کیستی که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
من به پابوسی تو آمدهام
شهر گلدستههای رنگارنگ
نیزه دارت به من یتیمی را
داشت از روی نی نشان میداد
گفت: آمد دلم به جان، گفتم
از چه؟ گفت: از غمِ زمان، گفتم