هرچه از غم میشود جام بلا سرشارتر
مستی این جام، جان را میکند هشیارتر
باز جنگی نابرابر در برابر داشتند
دست امّا از سر چادر مگر برداشتند؟
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه
امتحان کردند مرد امتحان پسداده را
مرد بیهمتای موشکهای فوقالعاده را
بارالها سوخت دیگر جان غمپروردها
ریختند آتش به جان تشنگان، دلسردها
عشق بیپرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
سینهها با سوختن، ارزندهتر خواهند شد
شمعها در عمق شب، تابندهتر خواهند شد
آمدی در جمع ما، ویرانه بوی گل گرفت
آمدی بام و در این خانه بوی گل گرفت
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
آه ای بغض فروخورده كمی فریاد باش
حبس را بشكن، رها شو، پر بكش، آزاد باش
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم